بابای آیدا و آیدین

تماشاکُنانِ بُستان

پیاده‌روی در دلفت-بیست و سه جولای دوهزار و پانزده
2015-07-23 20:14

دیدگاه‌‌‌ها

delft

نعناهایی که مریم کاشته. توی گلدان‌های باریک آویزان به پنجره آشپزخانه. برگ‌هایش زمخت است و خوش‌بو. چند برگش را توی دست له کنید و بریزید توی یک لیوان آب خنک. نوشیدنش روح آدم را تازه می‌کند.

پیاده‌روی در دلفت-بیست و دو جولای دوهزار و پانزده
2015-07-22 20:14

دیدگاه‌‌‌ها

delft

روایت داریم که غر زدن درباره هوای اغلب گرفته دلفت باعث نزدیکی دل‌ها می‌شود. اما منصف اگر باشیم می‌توانیم ساعت‌ها به این آسمان آبی و این ابرهای شکیل آسمان دلفت نگاه کنیم و برای دقایقی غرزدن یادمان برود. حیف که مثل هر چیز خوب دیگری عمرش کوتاه است.

پیاده‌روی در دلفت-بیست و یک جولای دوهزار و پانزده
2015-07-21 20:14

دیدگاه‌‌‌ها

delft

عکس را دوست دارم. میدان مرکزی دلفت پشت به هلندی‌ساز از برج‌های کلیساهای فت و فراوان دلفت. همان وسط عکس یک فست‌فود آشغال‌فروش دیگر هست به اسم ساب‌وی. ساندویچ‌هایی که خودشان می‌گویند خیلی دراز است چون از سیستم اینچ و فوت برای اندازه‌اش استفاده می‌کنند. همینجا اعلام کنم که ساندویچ زیر نیم متر دراز نیست. معمولی است. یک لایه ژامبون و یک ورق کاهو هم تا حالا کسی را سیر نکرده.